هانس آیزنک و جفری گری در میان نخستین پیشگامان فرضیه صفات شخصیت، چشمانداز تازهای از تفاوتهای فردی در این حیطه از کارکرد مغز ارائه دادند. هر دو نظریهپرداز با این فرض آغاز کردند که ما میتوانیم فرآیندهای مغزی را توسط معانی ساده شدهای از مفهوم سیستم عصبی مشخص کنیم.
زیرا این مفاهیم مدارهای کلیدی مرتبط با شخصیت و رفتار را در بر دارند و در این میان نظریه صفت مبتنی بر تحلیل عاملی دیدگاه روان ـ زیستشناختی آیزنک حمایت بینالمللی گستردهای دریافت کرد و شدیداً مورد حمایت تجربی قرار گرفت.
پرسشنامه شخصیت شناسی آیزنک، یک پرسشنامه خودارزیابی شخصیتی است که دو بعد بنیادی شخصیت را اندازهگیری میکند. آیزنک، این ابعاد را با روش تحلیل عاملی کشف کرد. آیزنک در ابتدا به دو عامل اساسی در سنجش شخصیت شامل روان رنجوری N و برونگرایی – درونگرایی توجه داشت.
روش اجرا
این آزمون، پاسخ درست یا غلطی ندارد. بلکه هر سوال، چگونگی رفتار و یا احساس فرد را میسنجد. سپس فرد براساس نحوه احساس یا عمل خود، برای هر سوال، یکی از گزینههای بلی یا خیر را علامتگذاری مینماید.
پرسشنامه شخصیت آیزنک (EPI) دو بعد فراگیر و مستقل شخصیت را اندازه گیری می کند، بعبارتی برونگرای-درونگرایی و روان رنجوری-ثبات هیجانی که این ابعاد بیشترین واریانس و یا پراکندگی در حوزه شخصیت را تشکیل میدهند. پرسشنامه این آزمون شامل ۵۷ آیتم با پاسخ های بلی/خیر میباشد.
در این پرسشنامه ۵۷ سوال درباره نحوه رفتار و احساس شما وجود دارد، که هر سوال شامل پاسخ بلی/خیر میباشد. سعی کنید تصمیم بگیرید که آیا بلی یا خیر نشان دهنده رفتار معمول یا احساسات شما است. توجه داشته باشید که پاسخ دادن به چنین سوالاتی نیازمند فکر کردن طولانی نیست و اولین پاسخ شما احتمالا بهترین پاسخ خواهد بود. هیچ سوالی را بدون پاسخ نگذارید، آگاه باشید که این هدف از این آزمون بررسی هوش و یا تواناییهای شما نیست و نهایتا خوب و بد ارزشی و اخلاقی در این آزمون مفهومی ندارد.
آزمون آیزنک با سنجش ابعاد شخصیتی از جمله درونگرایی و برونگرایی، میتواند بینشی جهت خودشناسی به افراد بدهد. همچنین از طریق دو بعد دیگر، تاحدودی اطلاعاتی درمورد مشکلات شخصیتی ازجمله ویژگیهای مربوط به روانآزردگی و روانپریش خویی، ارائه میدهد. بنابراین میتواند در کنار سایر ابزارهای تشخیصی، به تشخیص مشکلات روانشناختی و شخصیتی فرد، کمک کند.